قرآن عثمان طه

Sooreh الشمس

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ وَ الشَّمْسِ وَ ضُحاها

1

به نام خداوند بخشنده بخشايشگر؛ به خورشيد و گسترش نور آن سوگند،


وَ الْقَمَرِ إِذا تَلاها

2

و به ماه هنگامى كه بعد از آن درآيد،


وَ النَّهارِ إِذا جَلاَّها

3

و به روز هنگامى كه صفحه زمين را روشن سازد،


وَ اللَّيْلِ إِذا يَغْشاها

4

و به شب آن هنگام كه زمين را بپوشاند،


وَ السَّماءِ وَ ما بَناها

5

و قسم به آسمان و كسى كه آسمان را بنا كرده،


وَ الْأَرْضِ وَ ما طَحاها

6

و به زمين و كسى كه آن را گسترانيده،


وَ نَفْسٍ وَ ما سَوَّاها

7

و قسم به جان آدمى و آن كس كه آن را (آفريده و) منظم ساخته،


فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها

8

سپس فجور و تقوا (شر و خيرش) را به او الهام كرده است،


قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاها

9

كه هر كس نفس خود را پاك و تزكيه كرده، رستگار شده؛


وَ قَدْ خابَ مَنْ دَسَّاها

10

و آن كس كه نفس خويش را با معصيت و گناه آلوده ساخته، نوميد و محروم گشته است!


كَذَّبَتْ ثَمُودُ بِطَغْواها

11

قوم «ثمود» بر اثر طغيان، (پيامبرشان را) تكذيب كردند،


إِذِ انْبَعَثَ أَشْقاها

12

آن گاه كه شقى‌ترين آنها بپاخاست،


فَقالَ لَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ ناقَةَ اللَّهِ وَ سُقْياها

13

و فرستاده الهى [صالح‌] به آنان گفت: «ناقه خدا [همان شترى كه معجزه الهى بود] را با آبشخورش واگذاريد (و مزاحم آن نشويد)!»


فَكَذَّبُوهُ فَعَقَرُوها فَدَمْدَمَ عَلَيْهِمْ رَبُّهُمْ بِذَنْبِهِمْ فَسَوَّاها

14

ولى آنها او را تكذيب و ناقه را پى كردند (و به هلاكت رساندند)؛ از اين رو پروردگارشان آنها (و سرزمينشان) را بخاطر گناهانشان در هم كوبيد و با خاك يكسان و صاف كرد!


وَ لا يَخافُ عُقْباها

15

و او هرگز از فرجام اين كار [مجازات ستمگران‌] بيم ندارد!


قاری
ترجمه گویا
انصاریان